از حرف های عامیانه که بگذریم،
دل اگر چیزی بخواهد،برای بدست آوردنش تلاش میکند،
سختی می کشد، آزار میبیند،
اگر به دستش بیاورد، خوشحال، وگرنه غمگین می شود!!
در دنیای خنده دار این روزهای ما، اسم این تلاش را عشق گذاشته اند!
اما شاید معنای دیگری، معمّای رسیدن و نرسیدن ها را حل کند.
عشق مجری نوعی عدالت است!
عشق، "میخواهم باشد" نیست؛
عشق، " باید باشد " است!!
چیزی در جایگاه خودش باید باشد، تا دلی آرام بگیرد.
شاید دل و جانی فدا شود تا چیزی سر جای خودش قرار گیرد.
اگر در این دنیای کوکی، توانستیم از خودمان عبور کنیم، برای رضایت دیگری، حتی اگر حق با ما بود،
یعنی معادله ی عادلانه عشق را حل کرده ایم.