لالایی به صورت سنتی در تمام فرهنگ ها و ملل رواج داشته
برگرفته از باورها ، احساسات و شرایط سیاسی و اجتماعی ... هر دوره و زمان
سالهای سال مادران در گوش فرزندان زمزمه کرده اند ؛
از دردها ، آرزوها ، غصه ها ، بیم ها و امید ها... نوزادان شنیدن صدای والدین به صورت ملایم و آرام را دوست دارند
صدای نرم و لطیف در کنار ملودی ریتم دار حس آرامش به کودکان می دهد
هدف از خواندن لالایی ، آرامش دادن به کودک است تا راحت تر و زودتر بخوابد . به خاطر همین لالایی ها ساختاری ساده و تکراری دارد .چیزی که لالایی را خاص و شگفت انگیز می کند ماهیت اشتراکی آن است. آوایی که در همه فرهنگ ها از همان دوران باستان بوده است. با همه این اشتراکات ، ریشه لالایی مشخص نیست اما وجود واژههای مشابه در زبانهای دیگر مثل «لالابای» (Lullaby) در زبان انگلیسی، «لالاره» در زبان لاتین، «لولن» در زبان آلمانی، و «لولا» در زبان سوییسی میتواند دلیلی باشد بر ریشه یکسان تاریخی این کلمات . اینکه چرا لالایی تا این اندازه همه گیر است به دلنشینی و اهمیت آن برمی گردد.
ساخت لالایی ساده است و محتوایش عاطفی به خاطر همین مادران همه دنیا می توانند آن را برای کودکان خود زمزمه کنند و این معجزه لالایی است که مادران بدون اینکه شاعر باشند یا نوازنده و آهنگساز بر حسب طبع خود و احساس لطیف عشق به فرزند ، بخوانند و آوای دلنشین را تکرار کنند.
یکی از اولین ها در لالایی که به صورت مکتوب باقی مانده ، سنگ نوشته ای به خط میخی مربوط به ۴۰۰۰ هزار سال پیش است که مربوط به تمدن بابل در عراق امروزی است. از لالایی های معروف در زبان انگلیسی ، لالایی معروفی به نام
"Rock-a-Bye Baby" است.
تاب بخور فرزندم در نوک درخت
وقتی باد بوزد گهواره تاب میخورد
وقتی شاخه درخت بشکند گهواره سقوط میکند
و سقوط خواهد کرد کودک و گهواره و همه چیز
شبیه این لالایی در فرهنگ های دیگر هم هست که محتوای آن مفاهیم ترسناک و هشدار دهنده است اما در مناطق مختلف ایران به جای ترساندن کودک مثلا از «لولو خورخوره»، به کودک، خبرهای خوبی مانند مژده فرارسیدن بهار، بازگشت پدر، گل، طول عمر و سلامتی داده میشود.
لالایی در فرهنگ ایرانی ، متنوع و گوناگون است.در مناطق مختلف ایران، گوناگونی موسیقی، کلام، نوع صدا و تحریر، مقامها و فراز و فرودها در لالاییها در نتیجه گوناگونی آب و هوا است. برای نمونه، در مناطق کوهستانی یا عشایر مرزنشین، لالایی جنبه حماسی دارد. مثلا در کردستان بچه را به شکار و سوارکاری تشویق می کنند تا پهلوان و قوی بشود: «من میخوام سوار اسب بشی، آهو شکار کنی...» یا «بغداد مثل یک لیمو در دست توست یعنی قدرت داری». اما در مناطق کویری سرسبز نیستند و مردم، زندگی آرامتری دارند، صحبت از گل و گیاه در لالایی برای آنها مهم هست. اما درونمایی همه این لالاییها، دعا و ابراز محبت مادر به فرزند است
در لالایی تربت جام ، مادر از زندگی روزمره، احساس محبت عمیق به کودکش و گاه از غم تنهایی و فراق میگوید
لالالالا گٌلِی قندُم به دیدار تو خرسندُم
بده عُمری به فرزندُم به فرزندِ کِرامندُم
لالالالا به دیدِ تو به سارُقِ سفیدِ تو
باباجان بام سفر داری بیایِ به امید تو
لالاییها در عین حال که بیان حس مادرانه را در خود دارند و اعتماد و اطمینان و تنها نبودن را به کودک منتقل می کنند تا احساس امنیت کرده به خواب رود، از نظر موسیقی هم دارای اهمیت هستند. بیشتر لالاییهای ایران با آواز دشتی و گویش دشتستانی در دستگاه شور زمزمه میشوند. زیرا بیشتر مادران، موسیقیدان یا آهنگساز نیستند اما وقتی نغمهای را زمزمه می کند، موسیقی آن در دشتی و دشتستانی است
کودکانی که با موسیقی لالایی برانگیخته می شوند شش ماه زودتر از سایر کودکان حرف می زنند ،رشد عقلی و حافظه بهتری دارند و در حل مسائل پیچیده توانمندترند
برای کودکانمان لالایی بخوانیم
برای آرامش فردا
پ ن : در بخش صوت 5 اثر را با عنوان لالایی می شنوید...