بعضی نوشته ها و متن ها هست که فرقی نمی کند چند ساله باشی و بخوانی؛
یا با چه دیدگاه و نگاه معرفتی و یا حتی دینی نگاهش نگاه کنی.
برگرفته ای ست از تجربه ی زیسته آدم ها با فطرت واحد و مشترک.
همین که انسان باشی کافی است تا در مورد تو هم صدق کند .
چند خط زیر یکی از همان هاست :
من و تو در همین لحظه ، در تلاقی دو ابدیت ایستاده ایم :
گذشته ی گسترده که برای همیشه باقی می ماند
و آینده که به سوی آخرین بخش از زمان ثبت شده خیز برمی دارد.
و ما نمی توانیم در هیچ کدام از این دو ابدیت زندگی کنیم؛ حتی برای یک چشم بر هم زدن!
با تلاش برای این کار ، تنها می توانیم جسم و ذهنمان را ویران کنیم .
پس بیا راضی باشیم که در تنها زمانی زندگی کنیم که می توانیم ؛
یعنی از حالا تا موقع خواب .
هرکسی می تواند بار اش را هرچقدر هم که سنگین باشد تا غروب بر دوش بکشد؛
هرکسی می تواند کار اش را هرچقدر هم که سخت باشد برای یک روز انجام دهد.
هرکسی می تواند تا غروب خورشید ، صبورانه و عاشقانه و خالصانه و با حلاوت زندگی کند...
و این معنای واقعی زندگی است. زندگی کردن در بافت هر روز و هر ساعت.
زندگی با سرعت حیرت انگیزی دارد از دست می رود و ما با سرعت نوزده مایل در هر ثانیه داریم در فضا به شتاب می رویم.
امروز با ارزش ترین دارایی ماست؛ یک دارایی قطعی!
و برای انسان های خردمند ، هر روز یک روز جدید است.
زندگی در « اتاق های ضد زمان » یکی از تکنیک های رهایی از نگرانی ست.
تمرینش کنیم .
برگرفته از کتاب نگران نباش ! زندگی کن...
نوشته دیل کارنگی
پ ن . دیل کارنگی حدود 6 سال روی موضوع نگرانی و غلبه بر آن مطالعات متمرکز داشته .
اضافه کنید مصاحبه با صدها چهره مشهور یا موفق که نگرانی های زندگی تا مرز از پا درآمدن آنها را برده .
در حافظه دینی مان هم جستجو کنیم ، جان کلامش برایمان آشناست .
و در نهایت، هر مایل ، معادل 1/609 کیلومتر است.
یک حساب سرانگشتی کنید خودتان : )