مادرم می گوید : اولین باری که ماکارونی خوردم در مدرسه بود
در جشنی که برای پایان سال ، گرفته بودند
دیدن رشته های زرد رنگ در ظرف های کوچک ؛ آنقدر برایم دلنشین بود
که تا به خانه برگشتم به مادر بزرگت گفتم : امشب ماکارونی درست کن
پاسخ مادربزرگ هم در نوع خود جالب بود : چی هست ؟!!
ماکارونی سال 1313 به ایران وارد شد
آن هم نه برای مصرف عموم ،
صرفا برای سفارت خانه ها و خارجی های مقیم ایران
روزانه 20 تا 30 کیلوگرم ، برای مصرف اختصاصی
اما به مرور ایرانی های در ارتباط با سفارت هم ، دلشان خواست و ...
رشته های ماکارونی به عنوان یک غذای فانتزی به زندگی مردم کشیده شد
استقبال ازماکارونی و مصرفش به حدی زیاد بود که حتی تا سالهای انتهای جنگ ،
جزو کالاهایی بود که وارد می کردیم و به خارجی ها ، وابسته بودیم تا ...
جامعه شناسان ، پدیده های این چنین را اشاعه فرهنگی می نامند
انتقال آداب و فرهنگ از کشوری به کشور دیگر
مثل داستان بلند ماکارونی
از تولید روزانه 30 کیلوگرم به 560000 تن !!!
و حالا ، صادرات به 80 کشور دنیا
اشاعه می تواند هویت جدیدی به فرهنگ ملتها بدهد
در جهت مثبت یا منفی !!
این متن را با صدای مصطفی توکلی بشنوید...