کلمه ی وقف را که می شنویم تصور می کنیم باید پول زیادی یاشد و امکاناتی
یا ساختمان و بنایی که وقف کنیم ؛ مسجد ، مدرسه ، بیمارستان ...
بیشتر هم بر سر در همین جاهاست که اسم حاج آقا یا خانومی ، مهندس و دکتری
به عنوان واقف ، نقش بسته اما لابه لای کتابها که جستجو می کنی ، مواردی از وقف ایرانی ها در طول زمان هست
که خیلی هم نیاز به پول و تمکن مالی نداشته ، اسمی هم از واقفینش نیست
ارثیه های عمومی ست از آدمهایی که شاید خیلی توان مالی چشمگیری نداشتند اما به اندازه ی قلبشان ، نسبت به جامعه مسئول بودند
- وقف قرآن جهت تعلیم و تعلم
- وقف بر جهاد در راه اسلام و مسلمانان
- وقف بر صحافی کتاب های مسجد
- وقف بر فرستادن صلوات بر محمد و آل محمد(ص)
- وقف بر کبوتران خانه خدا
- وقف برای صله ارحام
- وقف بر تقسیم گردو بین بچه ها در مسجد برای تشویق آنها به نماز
- وقف به منظور باشکوه برگزار شدن مجالس مذهبی
- وقف جهت یخ برای سقاخانه
- وقف برای روغن چراغ
- وقف برای حیوانات
- وقف برای نواختن آهنگ های دل انگیز و داستان سرایی برای بیماران بدخواب
- وقف برای خرید کوزه
- وقف برای اتاق های محل سکونت برای مسافران غریب
- وقف برای خرید میوه های نوبری جهت فقرا
- وقف برای پوشاک زنان مستحق
- وقف برای تلقین میت و کفن میت
- وقف شترهای مسافربر
- وقف برای امرار ازدواج جوانان
- وقف برای درختکاری
- وقف ناشنوایان و نابینایان
- وقف بر گُل کاری در بیمارستان برای انبساط خاطر بیماران
- وقف بر امور بهداشتی و پزشکی
- وقف بر حرفه آموزی
وقف به واسطه ی ماهیت اجتماعیش ، در ذات خود پویاست
و متناسب با نیازهای اجتماعی ، تغییر می کند
برای جامعه امروز چه فعالیت هایی را می توانیم وقف کنیم ؟